آرام آرام شروع شد . روز های اول آنقدر آرام بود که هیچ کس آن رو حس نمیکرد . ولی هرچه زمان به جلو میرفت او هم بیشتر میتاخت. تقریبا از یکی دو سال پیش بود که این اسب چموش افسار خود را گسسته و بر تن نیمه جان آرزوهایمان شروع به تاختن کرد . و همچنان میتازد . این اسب چموش تورم است که دیگر برای درک آن نه به سواد و نه به آمارهای کذایی بانک مرکزی نیاز است . چیزی که به طور مستقیم به زندگی مردم اثر گذاشته و همچنان قربانی میگیرد .چقدر ما ملت قانعی هستیم یاد گرفتیم که از وضع بد موجود شکوه نکنیم و روزنه های زیادی رو برای برون رفت از این فشار ها برای خود یافتیم . یاد گرفتیم که اگه نتونستیم برای مهار این اسب چموش روشی بیابیم از آن بگریزیم. یاد گرفتیم برای رهایی خود دیگران رو قربانی و لگدمال این اسب چموش کنیم. یاد گرفتیم که مسئولین رو مقصر ندونیم و تقصیر رو بر گردن استکبار جهانی و کفار بندازیم.چقدر ما ملت خوبی هستیم . یاد گرفتیم که سکوت کنیم . یادگرفتیم بگیم گران شد که شد به جهنم در عوض انرژی هسته ای داریم. یاد گرفتیم که بگیم چیزهای مهمتری هم هست اون هم سربلندی برادرانمان در کشورهای سوریه و لبنان . چقدر ما ملت قانعی هستیم حکایت ما شده حکایت معروف شاه و مردم و پل که حتما همه شما اون رو شنیده اید . حکایت ما و این اسب چموش هچنان ادامه دارد .......
نظرات شما عزیزان:
علی خلیلی152 
ساعت21:31---19 آذر 1391
اوفیشا ای مطلب عین خود گرده خش بی .حال کردم سی شعرت .دوش جم یکی بچا بم هی گرده و چای میخردش گوتش مو همه وقت گرفتار گرده خرده هسم.اما حقیقتش یکی بچای کری ها یه گرده ای سیمش دا خردم هیچ وقت یام نمیشه مال خش بی.گوفتش خالم درستش کردن.با اینکه خومو هم گرده میخریم اما بعضی وختا دیم سی خومو گرده درست میکو و گرده دیم خیلی دوست دارم نه بخاطر طعمش.یادش بخیر ده یازده سال پیش به عقب با دیم میرفتم کوه هیمه می اوردمو سی تنیر .علف شکر شفا.و بوی تش هیمه محله ما پر میکردش خونه ما و مرحومه زن علیرضا و خونه خالم . مطلب واقعا خشین که خوندنش تکراری نامه.
علی خلیلی152
ساعت21:28---19 آذر 1391
اوفیشا ای مطلب عین خود گرده خش بی .حال کردم سی شعرت .دوش جم یکی بچا بم هی گرده و چای میخردش گوتش مو همه وقت گرفتار گرده خرده هسم.اما حقیقتش یکی بچای کری ها یه گرده ای سیمش دا خردم هیچ وقت یام نمیشه مال خش بی.گوفتش خالم درستش کردن.با اینکه خومو هم گرده میخریم اما بعضی وختا دیم سی خومو گرده درست میکو و گرده دیم خیلی دوست دارم نه بخاطر طعمش.یادش بخیر ده یازده سال پیش به عقب با دیم میرفتم کوه هیمه می اوردمو سی تنیر .علف شکر شفا.و بوی تش هیمه محله ما پر میکردش خونه ما و مرحومه زن علیرضا و خونه خالم . مطلب واقعا خشین که خوندنش تکراری نامه.
علی خلیلی152
ساعت21:28---19 آذر 1391
اوفیشا ای مطلب عین خود گرده خش بی .حال کردم سی شعرت .دوش جم یکی بچا بم هی گرده و چای میخردش گوتش مو همه وقت گرفتار گرده خرده هسم.اما حقیقتش یکی بچای کری ها یه گرده ای سیمش دا خردم هیچ وقت یام نمیشه مال خش بی.گوفتش خالم درستش کردن.با اینکه خومو هم گرده میخریم اما بعضی وختا دیم سی خومو گرده درست میکو و گرده دیم خیلی دوست دارم نه بخاطر طعمش.یادش بخیر ده یازده سال پیش به عقب با دیم میرفتم کوه هیمه می اوردمو سی تنیر .علف شکر شفا.و بوی تش هیمه محله ما پر میکردش خونه ما و مرحومه زن علیرضا و خونه خالم . مطلب واقعا خشین که خوندنش تکراری نامه.
علی خلیلی152
ساعت10:27---9 آذر 1391
سلام. مو هم تا هنوز ماهیت کرزنگرو نفهمیدم ،بعضیا میگن هسن و کلیپش دیده اند.خیلی مشتاقم ببینم چه شکلین.
علی خلیلی152
ساعت10:24---9 آذر 1391
با سلام بر اقای خلیلی،جواب سوالات ،دست و پا گیر نیست. ولی برای نوشتن ان کمی ملال اور است چون یه کمی نیاز به تفصیل دارد.ولی برای بر زبان اوردن راحت تر است.چون تایپ کردن کمی نخشن.
علی خلیلی۱۵۲
ساعت18:49---25 آبان 1391
علی خلیلی۱۵۲
ساعت18:48---25 آبان 1391
علی152
ساعت19:19---30 مهر 1391
هی چه خش بی.واقعا چسبی.میگفتشو که خیلی وقت لچیزم نزته بن.شکرخدا .
انشاالله که نوید روزای پربارو و خش به
علی152
ساعت19:16---30 مهر 1391
افران خیلی خوبن.کی رفتی کوه .راسی چه کوهین.طلوع افتو سلامین سی همه پشت کوه و این ور کوه
علی خلیلی 152
ساعت16:54---16 مهر 1391
سلام . جناب بنده خدا!! اگر واقعا بنده خدایی باید بی ناموسی فرح پهلوی را اثبات کنی و اگر نتونستی اثبات کنی باید طبق حکم اسلام قذف برت جاری بشه.دوم تو چی علمی داری که از دل و نیت انسانها باخبر هستی؟
در جواب جناب من عزیز. جناب من هر ادعایی نیاز به اثبات داره ،کشتی فاور زیاد قدیمی نیست که کسی نفهمه کجا لنگر میانداخته .این نوشتی هم ربطی به تعصب نداره. دوره قدیم بوالخیر مرکز منطقه بوده و طبیعی است یک کشتی اینچنینی باید مرکز را برای لنگر انتخاب کند.کشتی فاور چیزی نیست که بخوایم روش مانور بدیم.بحث های اینچنینی و تعصب ولاتی کاری جاهلانه است.اما شما ادعا فرمودید که کشتی رستمی هم میامده/ بفرمایید بگویید نقطه اسکان انها کجای رستمی بوده؟تیم های پزشکی چند نفر بودند؟ دوست عزیز مطمئنم گه در منطقه خودمو ففط بوالخیر میامده و محمدعامری یا دلوار و یا احتمالا لاور .نیازی به تعصب نیست چون پزشکان کل مریضان منطقه را علاج میکردند نه فقط مریضان بوالخیر.اگر میخوای ایمیلت بفرس برام تا چند نفر از اهالی رستمی به ایمیلت بفرستم که از اونها سوال کنی گه ایا فاور اونجا لنگر میانداخته. ایمیل من:pedaltormoz@yahoo.com . درجواب جناب دوست بله شهبانو صحیح است نه شهربانو.بنده اشتباه نمودم.
علی خلیلی152
ساعت22:10---14 مهر 1391
دوره قدیم امراض و بیماری و شیوع ان زیاد بودن .کشتی فاور کشتی بسیار بزرگی بودن که مردم منطقه ما ساش کشتی شهربانو میگفتن.حدود سی نفر پزشک بودن.هر سال یک بار برابر ولات لنگر می انداختن و اسکان انها هم تی مدرسه دبستان بودن. احتمالا به جز بوالخیر، لاور هم توقف میکردن
علی خلیلی152
ساعت20:57---14 مهر 1391
دوره قدیم امراض و زیاد بودن .کشتی فاور کشتی بزرگی بودن.مردم منطقه ما ساش کشتی شهربانو میگفتن.حدود سی نفر پزشک بودن و محل اسکان انها مدرسه دبستان .احتمالا یکی از توقف گاههای انان لاور هم بودن. و سالی یک بار می اومدن.
علی خلیلی 152
ساعت20:55---14 مهر 1391
دوره قدیم امراض و زیاد بودن .کشتی فاور کشتی بزرگی بودن.مردم منطقه ما ساش کشتی شهربانو میگفتن.حدود سی نفر پزشک بودن و محل اسکان انها مدرسه دبستان .احتمالا یکی از توقف گاههای انان لاور هم بودن. و سالی یک بار می اومدن.
حسین خدری
ساعت13:20---14 مهر 1391
با سلام و خسته نباشید خدمت شما دوست وبلاگ نویس وبلاگ تپه شما را برای دیدن خود دعوت می نماید.با تشکر حسین خدری
پاسخ:سلام بر اقای خدری عزیز...حتما وبلاگت رو لینک میکنیم.بسیار خوشحال و خرسندیم که به وب ما سرزدی
مجيدخليلى
ساعت9:47---13 مهر 1391
درود،شمافکرکنم جاتوخيلى سردن دلتوهواى گونى کردشن ن
علی خلیلی 152
ساعت16:15---11 مهر 1391
سلام علی .احوال بختر. میگم میفهمی که با بلاگفا نمیشان با گوشی نظر وای .هروخت که کافی نت میشم اوسا میتونوم نظر وایم.میخامن نظری که تی ساحل بندر بوالخیر وایم ، اول اینجا خصوصی نظر سی تو بفرسم و تو کپیش کنی و به اسم مو در ساحل نظراکو بنویسی.
اگر تأیید کردت تی وبلاگم با خصوصی خبرم کو.
تشکر
علی خلیلی 152
ساعت16:13---11 مهر 1391
سلام علی .احوال بختر. میگم میفهمی که با بلاگفا نمیشان با گوشی نظر وای .هروخت که کافی نت میشم اوسا میتونوم نظر وایم.میخامن نظری که تی ساحل بندر بوالخیر وایم ، اول اینجا خصوصی نظر سی تو بفرسم و تو کپیش کنی و به اسم مو در ساحل نظراکو بنویسی.
اگر تأیید کردت تی وبلاگم با خصوصی خبرم کو.
تشکر
محمد خلیلی
ساعت10:45---8 مهر 1391
علی مطلب جالبین.هونی تو بلاگفا
|
منوي اصلي
نويسنده: 
